- سبک سر
- ابله
معنی سبک سر - جستجوی لغت در جدول جو
- سبک سر
- سبک مغز، سفیه، بی خرد،
برای مثال سر مردمی بردباری بود / سبک سر همیشه به خواری بود ، خودرای، فرومایه، پست(فردوسی - ۷/۱۵)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خودرایی، بی خردی، فرومایگی
Frivolity, Frivolousness
легкомыслие , легкомысленность
Leichtsinn, Leichtsinnigkeit
легковажність
lekkomyślność
轻浮 , 轻浮性
frivolidade
frivolezza
frivolidad
frivolité
lichtzinnigheid
छिछोरापन
kesembronoan
خفّةٌ
קַלוּת דַּעַת
ciddiyetsizlik
upumbavu
ความไร้สาระ
অসারতা
فضولیت
تندرو، سبک رفتار، چابک، تیزرو، زودگذر
بی خرد، برای مثال دو عاقل را نباشد کین و پیکار / نه دانایی ستیزد با سبک سار (سعدی - ۱۲۹) ، خودرای، فرومایه، خوار، بی وقار
پرنده ای که تند و تیز پرواز کند، پرندۀ تیزپر، تیزپر، برای مثال ننهاده اند در پر جغد و غراب و زاغ / آن چابکی که در پر باز سبک پر است (اثیرالدین اخسیکتی - ۴۷)
نادان، کم خرد، بی مغزو کم مایه
ابلهانه
متعصب
پاک درون پاک باطن پاک سریرت
حالت و کیفیت سبکسر
خوار و بیقرار و بی تمکین